پرسان
ثبت نام
راهنما
دانلود اپلیکیشن
نگارش دهم -
بازگشت
Melika
نگارش دهم
.
سلام دوستان انشا درباره گفتگو با خودم لطفاا
جواب ها
جواب معرکه
tiara_Kurd
نگارش دهم
هر وقت خواستم از گذشته فرار کنم دنبالم آمده است هر كاری میکنم که بخاهم خوش باشم اما ... چطور می توان اخم های دنیا را بر دوشم حس نکنم مگر می توان روزنامه بود اما بی خبر بود اگر قرار است دنیا باز هم اشتباهاتم را برایم ورق زند میخما هم اثری از وجودم لایه به لایه جهان نباشه اگر بتوانی واژگان را حس کنی می فهمی در عمیقی جملات نهفته ای می لغزد عمق خنده هایی که دیگر خنده نیست عمق شوق هایی که دیگر شوق نیست من جوانی ام را زیر هم اخم های جهانم به دستان پرمهر خاک سپرده ام ای کاش ... باز هم بتوانم برایت نفس بکشم بتوانم کمی لبخند بزنم ای کاش وجود من را مانند ظرفی از چند ارتفاع به زمین بیاندازند تا نتوانم حجم بار هر غم را از استخوان هایم بخشم ای کاش در صلات پر گلاید است رازی برایم شکوفا میشد ای کاش ... می توانستم این آشفتگی عمق چشمانت را با خود همسری با آواز بادها کنم ای کاش می توانستم کمی با سیاهی وسفیدی وجودت کمی صحبت کنم از حالم برایت سمن میگفتم از دل ویران ، سری حیران ،غمی پنهان ، تنی بی جان و بی مال
سوالات مشابه
لیست سوالات مشابه